چکیده
گفته شده امروزه مصادیقی از حق وجود دارد که مندرج تحت هیچ کدام از حق عینی و شخصی نمی شود، بلکه داخل در قسم سومی از حقوق، به نام حقوق معنوی یا حقوق فکری می شوند. حق عینی مرتبط به عین خارجی خاص بود، و حق شخصی حقی بود که بر عهده شخص خاصی بود که فعل یا امتناع او مقصود بود، اما در حقوق معنوی این چنین نیست. مصادیق حقوق معنوی، عبارت اند از حق تالیف یا حق اختراع یا علائم تجاری خاصی که متعلق به کسی است که آن علامت تجاری را ایجاد کرده است ، وامثال آن.
باید بحث کنیم آیا حقوق معنوی به همان نحوی که در نظر عقلاء وجود دارد، در نزد شارع هم مشروعیت دارد یا نه. آیا جائز است کسی بدون اجازه مولف، تالیفات او را چاپ کند با این که در مال خارجی مولف تصرفی نمی کند بلکه در ملک خود که آن را خریده تصرف می کند، اما از این جهت که تکثیر کتاب، تصرف در مضمون تالیف شده و تصرف در حق دیگران است، جای بحث دارد. در حق التالیف، مراد آن کاغذی که روی آن متن تالیف شده ثبت شده نیست، بلکه مضمونی که در کاغذ منعکس شده و به تعبیر دیگر وجود تجریدی مطلب مورد بحث است که داخل در حق عینی نمی شود، همانطور که داخل حق شخصی نمی شود چون شخص خاصی ملزم و متعهد به چیزی نیست.
پس مقصود از بحث حقوق معنوی، این است که در مواردی که شخص، با تامل و تفکر کاری را انجام می دهد و نتیجه ای از فکر او به دست می آید، آیا شخص رابطه خاصی با نتیجه فکر خود (به معنای اسم مصدری و وجود تجریدی) دارد، به طوری که آن نتیجه در سلطنت او باشد و دیگران بدون اجازه او حق تصرف در آن نداشته باشند؟
نتیجه بحث این است که همه آثاری که متوقع از حق تالیف است به عنوان حق مستقل، قابل اثبات نیست؛ چون ادله آن تمام نمی باشد. اما برخی ادله اثبات مشروعیت، وجوهی هستند که بعضی آثار را می توانند اثبات کنند، مثل دلیل ولایت فقیه یا ادله شروط یا فتوای فقهاء به وجوب رعایت قوانین کشورها.
بحث از حق تالیف در بحث از حق، از این باب بود که مواردی در ارتکاز عقلاء به عنوان حق مستحدث ثابت است که بايد ببینیم آیا دلیل بر ثبوت حق نزد شارع داریم یا نه؟ و اگر دلیلی نداشته باشیم، آیا دلیلی وجود دارد که آثار متوقع از آن حق یا بعض آثار را ثابت کند ولو عنوان آن حق ثابت نشود؟ البته بحث از حقوق معنوی می تواند در بحث تقسیم بندی حقوق هم قرار بگیرد؛ چون حقوق تقسیم شد به حق عینی و شخصی، و سپس مطرح شد که برخی از حقوق وجود دارند که داخل در هیچ کدام نیستند و قسم سومی از حقوق اند که از آنها به حقوق معنوی وفکری تعبير می شود. پس بحث حق تالیف را هم می توان ذیل بحث حقوق مستحدثه مطرح کرد و هم ذیل بحث تقسیمات حق.
دانش پژوه: امیر حسین اقا محمدخان
تذکر:اصل مقاله در معاونت آموزش مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام موجود می باشد.متقاضیان میتوانند جهت دریافت مقاله نام و شماره تلفن خود و نام مقاله مورد درخواست را به سامانه 50001000522790 پیامک نمایند.